کد مطلب:276491 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:115
تذکر و تشویق
بدان كه من از آغاز دوران تكلیف و بلوغ بر این دعا مواظبت داشته ام، و تاكنون سه بار در خواب به دیدار حضرتش مشرف گشته ام به طوری كه برایم یقین حاصل شد كه او مولایم صاحب الزمان علیه السلام است.
یكی از آن سه بار این كه: شبی در خواب دیدم در حالی كه یكی از پیغمبران بنی اسرائیل با آن حضرت بود به خانه ای كه در آن ساكن هستم وارد شد، و در آن اتاق من كه به سمت قبله است تشریف آورد، و به من امر فرمود كه مصائب مولای شهیدمان حضرت اباعبد اللَّه الحسین علیه السلام را بخوانم، امر مطاعش را امتثال كردم و آن جناب روبروی من به حال استماع نشست، و چون ذكر مصیبت را به پایان بردم به زیارت حضرت سید الشهداءعلیه السلام پرداختم به سوی كربلا، و سپس زیارت حضرت ابوالحسن امام رضاعلیه السلام را خواندم به سمت طوس، آن گاه رو به سوی حضرتش زیارت مولایم حضرت حجّت - عجّل اللَّه فرجه الشریف - را خواندم و چون تمام این ها را به پایان بردم و آن حضرت خواست تشریف ببرد آن پیغمبری كه با آن جناب بود از سوی آن بزرگوار وجهی به من داد كه مبلغ آن را نمی دانم و از نظرم غایب شدند.
[ صفحه 494]
فردای آن شب كه از روز بهتر بود و از خورشید درخشنده تر، یكی از علمای بزرگوار را ملاقات كردم، او به من مبلغ خوبی داد كه همچون باران بهاری پربركت بود. پس گفتم: این است تأویل خوابی كه پیش تر دیدم. خداوند آن را تحقق بخشید و صحّت خوابم را آشكار نمود تا شوقم فزون تر گردد.
اضافه بر این پس از این خواب آن قدر بركت های باطنی و علوم كامل پنهانی و مدارك ایمانی و الطاف ربّانی به من عنایت شد كه زبان خامه از بیان آن ناتوان است، و در سبب تألیف كتاب خواب دیگری ذكر كردم و در جای دیگری از همین كتاب سومین خواب نیز آمده كه برای جویندگان بصیرت، مایه عبرت و بینش است.
یكی از آن سه بار این كه: شبی در خواب دیدم در حالی كه یكی از پیغمبران بنی اسرائیل با آن حضرت بود به خانه ای كه در آن ساكن هستم وارد شد، و در آن اتاق من كه به سمت قبله است تشریف آورد، و به من امر فرمود كه مصائب مولای شهیدمان حضرت اباعبد اللَّه الحسین علیه السلام را بخوانم، امر مطاعش را امتثال كردم و آن جناب روبروی من به حال استماع نشست، و چون ذكر مصیبت را به پایان بردم به زیارت حضرت سید الشهداءعلیه السلام پرداختم به سوی كربلا، و سپس زیارت حضرت ابوالحسن امام رضاعلیه السلام را خواندم به سمت طوس، آن گاه رو به سوی حضرتش زیارت مولایم حضرت حجّت - عجّل اللَّه فرجه الشریف - را خواندم و چون تمام این ها را به پایان بردم و آن حضرت خواست تشریف ببرد آن پیغمبری كه با آن جناب بود از سوی آن بزرگوار وجهی به من داد كه مبلغ آن را نمی دانم و از نظرم غایب شدند.
[ صفحه 494]
فردای آن شب كه از روز بهتر بود و از خورشید درخشنده تر، یكی از علمای بزرگوار را ملاقات كردم، او به من مبلغ خوبی داد كه همچون باران بهاری پربركت بود. پس گفتم: این است تأویل خوابی كه پیش تر دیدم. خداوند آن را تحقق بخشید و صحّت خوابم را آشكار نمود تا شوقم فزون تر گردد.
اضافه بر این پس از این خواب آن قدر بركت های باطنی و علوم كامل پنهانی و مدارك ایمانی و الطاف ربّانی به من عنایت شد كه زبان خامه از بیان آن ناتوان است، و در سبب تألیف كتاب خواب دیگری ذكر كردم و در جای دیگری از همین كتاب سومین خواب نیز آمده كه برای جویندگان بصیرت، مایه عبرت و بینش است.